تعریف حالات نفسانی
اریک برن یک حالت نفسانی را چنین تعریف کرده است : یک الگوی همسان
از احساسها و تجربیاتی که مستقیما" با یک الگوی همسان و هماهنگ رفتاری ارتباط
داشته باشد.
« برن » در انتخابات لغات خیلی دقیق بود. ارزش آن را دارد که هم
اکنون وقتی بگذاریم تا آن چیزی را که او توسط تعریفش به ما منتقل می کند ، روشن
سازیم.
ابتدا « برن » براین عقیده است که حالات نفسانی به این صورت تعریف
می شوند که هر یک تلفیقی از احساسها و تجربیاتی هستند که به صورتی همسان با یکدیگر
قرار می گیرند.
به عنوان مثال ، زمانی که جین متوجه شد دیر به جلسه می رسد ،
خاطراتی از دوران کودکی خود در رابطه با ترس از تنبیه شدن را تجربه کرد. چون این
خاطره به یادش آمد، احساس وحشت زدگی کرد. اگر شما راجع به این خاطرات از جین می
پرسیدید او یقینا" تجربه مجدد دوران کودکی خود را در این رابطه تأیید می کرد
. او عواطف و هیجانات دوران کودکی را به همین نسبت تجربه می کرد. تمام خاطرات جین در
رابطه با تجربیات دوران کودکیش به اضافه ی احساسهایی که با این تجربیات همراهند به
عنوان بخشهایی از حالت نفسانی « کودک » جین تلقی می شوند.
سپس اریک برن اظهار می دارد که رفتارهای خاص هر حالت نفسانی به
صورت همسان با یکدیگر پدیدار می شوند. اگر جین را پی در پی مورد مشاهده قرار دهیم
، تأیید خواهیم کرد که او سه دسته علایم رفتاری متفاوت از یکدیگر را ظاهر می سازد.
یک دسته از این رفتارها نشان دهنده ی « بالغ » او ، دسته ی دیگر نشان دهنده ی «
والد » او و دسته ی دیگر نشان دهنده ی « کودک » او هستند. هر یک از این علائم که
یک گروه از رفتارها را تشکیل می دهند بطور همسان با یکدیگر ظاهر می شوند. تفاوتی
همسان و روشن بین هر کدام از این گروهها با دیگری وجود دارد. به عنوان مثال زمانی که چشمان جین از
حدقه بیرون می آید، خیس عرق می شود ، و ضربان قلبش تند می شود می توان پیش بینی
کرد که دستانش را بالا آورده و روی دهانش می گذارد. این علائم رفتاری بخشی از گروه
رفتاری هستند که حالت نفسانی « کودک » او را نشان می دهند. اگر جین را برای
مدتی مورد مشاهده قرار دهیم ، می توانیم فهرستی از دامنه ی رفتارهایی را تهیه کنیم
که به آن گروه از رفتارها مربوط می شود. به عنوان مثال جین ممکن است گردنش را کج
کند و پاهایش را تکان دهد و با صدای بلند و لرزان صحبت کند.
به همین ترتیب می توانیم پیش برویم و فهرست مشابهی از رفتارهای
همسان که نشان دهنده ی حالت نفسانی « بالغ » و حالت نفسانی «والد » جین باشد تهیه
کنیم.
حال به تعریف اریک برن برگردیم و بر این عبارت او تأکید کنیم که «
مستقیما" ارتباط داشته باشد». اریک برن بر این عقیده است که وقتی من
با احساسها و تجربیاتی که بیان کننده ی حالت نفسانی بخصوصی هستند ، در تماس هستم ،
رفتارهائی که بیان کننده ی همان حالت نفسانی است ظاهر می سازم. به عنوان مثال
وقتی که جین خاطرات دوران کودکی خود را در رابطه با دیر رفتن به مدرسه و احساسهای
وحشت زدگی که در آن زمان داشت تجربه می کند ، او یک گروه از رفتارهایی را که یک
کودک نشان می دهد ظاهر می سازد. رفتارها مستقیما" مربوط به احساسها و تجربیات
هستند و این ها با هم نماینگر حالت نفسانی « کودک » جین هستند.
نکته ی اساسی الگوی حالات نفسانی این است که این امکان را برای ما
فراهم می سازد تا ارتباط قابل اطمینانی بین رفتارها ، تجربیات و احساسها به وجود
آوریم. اگر ببینید که من یک رشته از رفتارهای همسان و مستمر که نشان دهنده ی حالت
نفسانی « کودک » است ظاهر می سازم ، شما با اطمینان خاطر می توانید تصور کنید که
تجربیات و احساسهای دوران کودکی من در حال باز نوازی هستند ، و اگر شما تغییر
رفتار مرا ببینید و علائم رفتاری که مشخصه ی حالت نفسانی «بالغ» است ، مشاهده
کنید، به طور قاطع می توانید بپذیرید که تجربیات و احساسهای من از نوع تجربیات و
احساسهای شخص بزرگسالی است که در موقعیت این زمانی این مکانی پاسخ می دهد. و زمانی
که من یک سری رفتارهای بیرونی را ظاهر می سازم که درست مانند رفتارهای والدینم می
باشند ، می توانید پیش بینی کنید که من در درون درحال بازنوازی احساسها و تجربیاتی
هستند که از والدینم فراگرفته ام.
حال مثال های شخصی را که در بیست و چهار ساعت گذشته در رابطه با
این که در حالت نفسانی « کودک » ، « والد » یا « بالغ » خود بوده اید ، یادداشت
کرده اید ، مرور کنید.
سپس ببینید آیا احساسها و افکاری که در رابطه با حالت نفسانی «
کودک » خود یادداشت کرده اید ، همه در وضعیت همسان و هماهنگی قرار دارند.
و سپس ببینید آیا رفتارهایی که در رابطه با حالت نفسانی « کودک »
خود یادداشت کرده اید به صورت وضعیت های همسانی هستند یا نه.
آنگاه ببینید آیا رفتارهای « کودک » شما پیوسته با احساسها و افکار
« کودک » شما هماهنگ می باشند یا نه.
حال سه مرحله ی فوق را برای رفتارها ، افکار و احساسهای « والد » و
« بالغ » خود انجام دهید.
اکنون به مقایسه ی سه وضعیت مختلف رفتارها ، افکار و احساسهایی که
یادداشت کرده اید به عنوان تعریفی از سه حالت نفسانی خود بپردازید ، و ببینید آیا
این سه وضعیت به گونه ای مشخص از یکدیگر متفاوت هستند.
آیا تفاوتهای بین حالات نفسانی واقعی هستند ؟
با کامل کردن تمرینهایی که تا به حال در این فصل انجام داده اید
شما توانسته اید ببینید آیا رفتارها ، احساسها و تجربیات شما با روش ارائه شده
توسط الگوهایی حالت نفسانی هماهنگی دارد یا نه. ولی باید توجه داشت چه دلایلی وجود
دارد که این الگوها در مورد همه مردم بطور کلی صادق است برای جمع آوری این دلایل
ما باید از روشهای مشاهده افراد یاری جوئیم تا بتوانیم افکار از پیش تعیین شده
درباره آنها را تا حد ممکن حذف کنیم. ما باید همچنین با روشی به تحلیل نتایج
بپردازیم که این امکان را برای ما فراهم آورد ، تا بتوانیم قضاوت کنیم که آیا این
ها بطور تصادفی ایجاد شده اند یا خیر. زمانی که ما روشهایی مناسب مشاهده و تحلیل
را برگزیدیم ، بایستی از آنها به منظور بررسی دو مسئله یاری بجوئیم.
(١) آیا افراد سه وضعیت مختلف و رفتارهای خود را که با یکدیگر و در
عین حال کاملا" متفاوت از یکدیگر هستند و به تعریف ما از سه حالات نفسانی
مربوط می شود ، ظاهر می سازند؟
(٢)
آیا احساسها و تجربیاتی را که افراد گزارش می کنند با وضعیتهای رفتاری آنها به
صورتی که ما از الگوی حالات نفسانی برداشت می کنیم مطابقت دارد؟
اینک دلایل محکمی از کارهای مشاهده ای در دست داریم که جواب
مثبت به هر دو سئوال فوق را تأیید می کند. این که به مطالعه ی جزئیات این بررسی
بپردازیم ، خارج از محدوده ی این کتاب است.
حالات نفسانی و فرامن ، من ، نهاد
تقسیم بندی شخصیت به سه بخش مختلف به شکل الگوی حالات نفسانی ما را
به یاد الگوی سه بخشی مشهور دیگری می اندازد. زیگموند فروید به وجود سه نمود روانی یعنی فرامن ، من و نهاد اعتقاد دارد.
واضح است که این دو الگو به یکدیگر شباهت دارند. در ابتدای
امر « والد » شبیه فرامن قضاوت کننده است که مشاهده می کند ، دستور
می دهد ، اصلاح و اعمال می کند و بالاخره تهدید می کند. « بالغ » شباهتهایی به
واقعیت سنجی « من » داردو « کودک » شبیه « نهاد » یعنی جایگاه غرایز و سائق های سانسور نشده ، می باشد. شباهت
بین این دو الگو چندان شگفت آور نیست چنانکه اریک برن در ابتدا به صورت یک روانکاو
فرویدی آموزش دیده بود. لیکن بعضی از مفسرین از این هم پیشتر رفته و بر این باورند
که « والد » ، « بالغ » و « کودک » که اریک برن پیشنهاد می کند ، شکل ساده شده ی
سه نهاد فرویدی است. در این مورد آنها در اشتباه هستند. اریک برن در آثار اولیه ی
خود برای نمایاندن تفاوت بین مدل خودش و مدل فروید با مشکل زیادی روبرو می شد.
مهمترین نکته در اینجا این است که اولا" حالات نفسانی « والد
» ، « بالغ » و « کودک » هر کدام به صورت نشانه ها و علائم رفتاری قابل مشاهده
تعریف شده اند. در حالی که فرامن ، من و نهاد مفاهیم کاملا" نظری و انتزاعی
هستند. شما نمی توانید به من نگاه کنید ، یا به من گوش فرا دهید و سپس قضاوت کنید
که آیا من در وضعیت فرامن خود هستم یا نه. ولی می توانید به سادگی به وسیله ی
مشاهده دریابید که آیا من در حالت نفسانی « والد » خود هستم یا خیر.
افزون بر این ، حالت نفسانی هر فرد با هویت خاص و ویژه ی خود او در
ارتباط است ، در حالی که سه نهاد روانی فروید شکلی کلی و عمومی دارد.زمانی که شخصی در حالت نفسانی « والد » خود قرار دارد ، او به شکل یک «
والد » همگانی عمل نمی کنند. بلکه او رفتارها ، افکار و احساسهای یکی از والدین
خود یا جانشینان آنها را دوباره ظاهر می سازد ،
ووقتی که او در حالت نفسانی « کودک » خود قرار دارد ، صرفا"به شکلی
کودکانه رفتار نمی کند ، بلکه او رفتارهایی را ظاهر می سازد که در دوران کودکی
خودش داشته است و با احساسها و تجربیات آن دوران همراه هستند.
حالات نفسانی « والد » « بالغ « و « کودک » هر یک به تنهایی از
فرامن ، من و نهاد تأثیر می پذیرند. اریک برن خاطر نشان می سازد زمانی که شخصی در حالت نفسانی «
والد » خود است همه ی رفتارهای والدین خود را همراه با منهییات ، عقل و منطق و
انگیزه ها نمایان می سازد حالات نفسانی « بالغ » و « کودک » به همین نحو منهییات ،
عقل و منطق و انگیزه های خود را دارا هستند.
اریک برن نظریه ی خود را بر مبنای مدل روانشناسی فروید و با
استفاده از نظریات پال فدرن درباره ی حالات نفسانی خود یعنی حالات مشخصی که « خود
» در زمان مشخص و معینی ظاهر می سازد ، بنا نهاد. اریک برنسپس این نظریات را به
صورت سه حالت نفسانی رفتاری قابل مشاهده تقسیم کرد و آنها را « والد » ، « بالغ »
و « کودک » نامید.
الگوی روانشناسی فروید (فرامن ، من ونهاد ) با الگوی حالات نفسانی
( « والد » ، « بالغ » و « کودک ») نظریه ی واحد و همسانی نیستند ، و در عین حال
با یکدیگر متضاد نیستند. آنها صرفا" توصیف متفاوتی از شخصیت هستند.