Google Plus Linkedin FaceBook  
صفحه اصلی     صفحه اصلی      درباره من     درباره من      خدمات     خدمات      دانش مدیریت و دانستنیها     دانش مدیریت و دانستنیها      تماس با من     تماس با من      گالری     گالری      جستجو     جستجو      عضویت     عضویت     

دانش مدیریت و دانستنیها  تحلیل رفتار متقابل  تحلیل رفتار متقابل 7

دانش مدیریت و دانستنیها ، تحلیل رفتار متقابل ، تحلیل رفتار متقابل 7



تحلیل رفتار متقابل قسمت آخرین

دانستنیهای نوین علم روانشناسی برای زندگی بهتر

با وجدان‌ها کمتر آلزایمر می‌گیرند

اگر توصیه‌های اخلاقی را جدی بگیرید و آدم با وجدان، بااخلاق و وظیفه‌شناسی باشید، می‌تواند خیالتان راحت باشد که راه سعادت‌تان از مسیر خوبی می‌گذرد؛یعنی که این حس‌ها و رفتارهای مسئولانه ناشی از آن می‌تواند به سلامت شما هم کمک کند و باعث شود تا در دوران سالمندی کمتر مبتلا به آلزایمر شوید.این نتایجی است که محققان به تازگی به آن دست یافته‌اند




 

 دانستنیهای نوین علم روانشناسی برای زندگی بهتر

 

با وجدان‌ها کمتر آلزایمر می‌گیرند

اگر توصیه‌های اخلاقی را جدی بگیرید و آدم با وجدان، بااخلاق و وظیفه‌شناسی باشید، می‌تواند خیالتان راحت باشد که راه سعادت‌تان از مسیر خوبی می‌گذرد؛یعنی که این حس‌ها و رفتارهای مسئولانه ناشی از آن می‌تواند به سلامت شما هم کمک کند و باعث شود تا در دوران سالمندی کمتر مبتلا به آلزایمر شوید.این نتایجی است که محققان به تازگی به آن دست یافته‌اند و در نشریه آرشیو روان‌پزشکی عمومی منتشر کرده‌اند.به گزارش رویترز، این مطالعه جالب که از سال 1994 تا 2006 به طول انجامیده، روی هزار نفر از کشیش‌ها، راهبان و سایر فعالان کلیسایی، انجام شده است.

از این افراد خواسته شده به میزان وجدان و اخلاق‌مداری خود نمره بدهند. همچنین سؤالاتی از آنها پرسیده شده که به‌طور غیرمستقیم این موضوع را بررسی کرده است.این افراد طی این مدت از لحاظ عصبی و ‌پزشکی ارزیابی شده‌اند تا عملکرد شناختی آنها، و این که به آلزایمر مبتلا هستند یا نه، خیلی زود تشخیص داده شود.

در طی این مدت، از این عده، 176 نفر به آلزایمر مبتلا شدند. مقایسه این افراد با سایر افرادی که در این مدت به بیماری مبتلا نشده بودند، نشان داد که تعداد آدم‌هایی که به اخلاق و وجدان‌شان امتیاز کمتری داده بودند، در بین بیماران مبتلا بیشتر از بقیه بود؛ طوری که وقتی امتیاز فردی به 40 می‌رسید، احتمال ابتلایش خیلی کم و اگر به زیر 28 می‌رسید، احتمال ابتلایش خیلی زیاد می‌شد.

البته این محققان، از دانشگاه راش در شیکاگوی آمریکا، روی این موضوع تاکید داشتند که این افراد مذهبی، از طیف‌های مختلف شخصیتی بودند . ضمن این که آنها به این نکته هم توجه داشتند که این رابطه ممکن است چندان معنی‌دار نباشد و تنها یک تصادف باشد. به همین علت، سایر متغیرها را هم در نظر گرفتند و اثر آنها را از این رابطه حذف کردند؛ متغیرهایی که پیش از این به‌عنوان عوامل خطر و زمینه‌ساز بروز بیماری آلزایمر معرفی شده بود.

آنها از این نتایج، اثر متغیرهایی مانند سیگار، کم‌تحرکی و ارتباطات اجتماعی را حذف کردند و جمع‌بندی آنها این بود که احتمال بروز آلزایمر در افراد اخلاق‌مدار، 47 درصد کمتر از سایرین است.توجیه محققان در این‌باره قابل‌تامل است. آنها می‌گویند افرادی که به امور اخلاقی و مذهبی پای‌بندتر هستند، زندگی موفق‌تر و ملایم‌تری هم دارند و این موفقیت و ملایمت، باعث شده تا احتمال بروز آلزایمر در آنها کمتر شود.

آنها در بررسی چند ساله‌شان متوجه شدند که این افراد تنش‌ها و استرس‌های کمتری در زندگی‌‌شان دارند.نه این که مشکلی در زندگی نداشته باشند، بلکه مهارت‌های حل مسئله و نیز تطابق‌شان با این مشکل‌ها بیشتر است. ضمن این که رابطه معنوی آنها با خداوند، به آنها در تحمل سختی‌های زندگی کمک می‌کند.یک مطالعه جانبی دیگر نیز در کنار مطالعه اصلی انجام شد که نتایج آن جالب به‌نظر می‌رسد.

در این بخش، افرادی که طی مطالعه از دنیا رفته بودند، بررسی شدند و نتایج مهمی از کالبدشکافی آنها به دست آمد؛ این که مغز افرادی که تا این اندازه به اخلاق و مذهب پای‌بند بودند، تغییرات بیولوژیک کمتری را هم در مقایسه با سایرین نشان می‌داد.تغییراتی مانند آتروفی و کاهش حجم، که در مغز افرادی به وجود می‌آید که در راه آلزایمری شدن‌اند.

 

توهم فقط دیداری نیست

انسان ممکن است توهم را در هر یک از حواس پنجگانه (لامسه، بینایی، شنوایی، چشایی، بویایی) تجربه کرده باشد.

به گزارش پایگاه خبری مدیکال گاید؛ در توهم بینایی، فرد مخلوقات عجیب و غریبی را مشاهده می کند که در جهان واقعیت وجود خارجی ندارد چنین عارضه ای ممکن است در اثر بیماری های روانی و یا اعتیاد به الکل و یا در اثر مسمومیت دارویی رخ دهد نمونه بسیار قوی ازاین قبیل داروها LSD است.

بنابراین گزارش؛ مصرف این دارو با توهمات بینایی از نور و رنگ همراه است این نور و رنگها غالبا" لذت بخش توصیف می شوند اما گاهی به شدت وحشتناک می شوند.

توهمات شنوایی مشخص کننده انواع خاصی ازشیزنوفرنی(نوعی بیماری روانی) هستند در این نوع توهم بیمار صداها و یا موزیک هایی را می شنود که این اصوات راههایی را به وی نشان می دهند.

 

افراد دارای روحیات مثبت زود باور ترند

یک پژوهش جدید حاکیست کسانی که روحیات مثبت دارند زود باورتر هستند.

به گزارش سلامت نیوزو به نقل از پایگاه خبری نیوکرالا پروفسور "لارا کینگ" از دانشگاه میسوری، کلمبیا گفت: وقتی فردی روحیات مثبت دارد ذهن باز و ورزشی دارد، خلاق است و هر چیزی را که به نظر واقعی می رسد باور می کند.

بنابراین گزارش: پژوهشگران برای بررسی حالات روحی روش و تاثیر آن بر باور افراد در یک آزمایش از شرکت کنندگان خواستند به سمت اشیاء مختلف چیزی پرتاب کنند، وقتی این اشیاء با عکس یک نوزاد جا به جا شد آنهایی که دارای روحیات مثبت بودند نمی توانستند آن را به خوبی هدف قرار دهند.

کینگ گفت: این طور به نظر می رسد که این افراد باور داشتند در جایی یک نوزاد در حال گریه کردن است.

 

ارتباط نور آفتاب با اختلالات عاطفی فصلی

محققان دریافتند اختلالات عاطفی فصلی بیشتر در پاییز رخ می دهد.

به گزارش سلامت نیوز به نقل از پایگاه خبری هلث دی یکی از علائم این نوع اختلال این است که این حالت با شروع فصل پاییز آغاز و با شروع فصل بهار پایان می یابد.

بنابراین گزارش؛ این نوع اختلال با بهم خوردن تعادل شیمیایی در مغز مرتبط بود که ناشی از کمبود نور آفتاب در زمستان و پاییز است بعضی افراد مستعد بروز چنین حالتی هستند و این وضعیت در زمان و در سنین نوجوانی بیشتر دیده می شود.

همچنین؛ این حالت با افسردگی، خستگی مفرط و بی علاقگی نسبت به افراد و فعالیت های روزانه همراه است و دید فرد نسبت به زندگی را تغییر می دهد. کارشناسان معتقدند می توان احتمال بروز این حالت را کاهش داد.

این گزارش حاکیست؛ با استفاده از قرارگیری در معرض نور طبیعی احتمال آن کاهش می یابد و در صورت ابتلا با استفاده از نور درمانی می توان آن را معالجه کرد.

یادآور می شود؛ روش های درمانی دیگر از جمله استفاده از روان درمانی بسیار موثری است.

 

چند شغله بودن موجب افزایش استرس می شود

بررسی ها نشان می دهد، افرادی که به دلایل گوناگون چندین شغل دارند از نظر روانی دارای استرس بیشتر و تمرکز و کارایی کمتر در کارها هستند.

به گزارش سلامت نیوز به نقل ازمهر ، فرد چند شغله به دلیل مشغولیت فکری زیاد ، تمرکز و احساس امنیت شغلی خود را از دست می دهد و احساس مسئولیت و تعهد او نیز نسبت به افرادی که به طور منظم چندین ساعت در روز فقط به یک کار می پردازند ، کاهش می یابد.

براساس این گزارش، فردی که یک شغل داشته باشد نسبت به افراد چند شغله استرس بسیار کمتری دارد.علاوه بر آن استرس زیاد می تواند بر روابط بین فردی و خانوادگی فرد تاثیر منفی گذاشته و فرد را خسته و نهایتا مبتلا به افسردگی کند.

کارشناسان معتقدند، نگرانی از چگونگی انجام و تحقق هر یک از شغل ها موجب عوارض جسمی از جمله افزایش فشار خون و احتمال ابتلا به بیماریهای قلبی و ضعیف شدن سیستم ایمنی بدن می شود.

 

 

انسان سالم از دیدگاه روان شناسی

شناخت انسان سالم و به دست دادن ملاکى منطقى و علمى در این باره دغدغه دیرپاى انسان بوده است. از این رو طبیعى است که تاریخ اندیشه بشرى از تئوریها, آرزوها, توهمات و اسطوره هایى در این زمینه پر باشد. چنانکه ادیان الهى و مکتبهاى فکرى, فیلسوفان, عارفان و پیشوای ان دینى و اجتماعى, هر کدام به گونه اى, این مسأله را در نظر داشته و درباره آنها سخن گفته اند.

شناخت انسان سالم و به دست دادن ملاکى منطقى و علمى در این باره دغدغه دیرپاى انسان بوده است. از این رو طبیعى است که تاریخ اندیشه بشرى از تئوریها, آرزوها, توهمات و اسطوره هایى در این زمینه پر باشد. چنانکه ادیان الهى و مکتبهاى فکرى, فیلسوفان, عارفان و پیشوای ان دینى و اجتماعى, هر کدام به گونه اى, این مسأله را در نظر داشته و درباره آنها سخن گفته اند.

روان شناسان, با تمام گونه گونى مکتبها و جامعه شناسان, با تفاوت دیدگاه هاشان دراین باره به پژوهش و نگارش پرداخته اند. به همین دلیل حتى اشاره اى کوتاه به همه دیدگاه ها نیازمند نگاشتن کتاب یا کتابهایى حجیم است, از این رو در این مقاله نمى توان انتظار تفصیل یا پردازش به همه نظریه ها را داشت و ناگزیر باید به گزینش و انتخاب رو آورد.

 

تعریف سلامتى و شخصیت سالم

سازمان جهانى بهداشت w . h . o که هدف خود را (حصول عالى ترین سطح ممکن بهداشت براى همه مردم) تعیین کرده است, در باره بهداشت و سلامتى, در اساسنامه خود این گونه آورده است:

 

)حالت رفاه کامل جسمانى, روانى و اجتماعى است, نه صرفاً فقدان بیمارى یا علیلى(.

این تعریف با آن که نشان مى دهد منظور از سلامتى فقط بیمار نبودن نیست, و در عین حال که سمت وسوى تلاش براى سلامتى را مشخص مى کند, خود هیچ چیزى درباره این که چگونه مى تواند چنان رفاهى را, در تمام زمینه ها به دست آورد ارائه نمى کند و آن را به عهده پژوهشگران گذاشته است, که البته پژوهشگران و محققان نیز در هر دو میدان, یعنى بهداشت جسم و بهداشت روان گامهاى جدى برداشته اند و ما در این نوشته به بخشى ازآن تلاشها و دستاوردها در خصوص انسان و شخصیت سالم که پایه بهداشت روان است اشاره خواهیم داشت.

 

تفاوت انسان سالم با انسان آرمانى

این نکته شایان توجه است که بین انسان سالم و انسان آرمانى یا انسان کامل (به اصطلاح عارفان) تفاوت است, هنگامى که درباره انسان کامل (کامل در اصطلاح عرفان) سخن مى گوییم, سخن از انسانى است که به عالى ترین درجه انسانیت رسیده است, تمام نیروهاى معنوى بالق وه او به (فعلیت) رسیده اند, اما آن گاه که از انسان سالم سخن مى گوییم, صحبت از کسى است که در مسیر درست زندگى قرار گرفته است, فرق نمى کند در کجاى کار باشد, در آغاز یا میانه راه و یا به قله رسیده باشد. بنابراین مى توان گفت (انسان سالم) تعریفى عام تر دارد, ز یرا هر انسان کاملى, انسان سالم نیز هست, اما شاید بسیارى از افراد سالم در راه کمال باشند و با کمال مطلوب فاصله داشته باشند. به هر حال, صاحب نظران در تعریف سلامت جسمى معتقدند که سلامت جسمى این است که شخصى در مسیر رشد طبیعى قرار گرفته باشد, نیازهاى ضرورى آن تأمین شود, قسمتى از آن به دلیل اختلال از انجام کار خویش باز نماند و سبب اختلال در تمام سازمان بدن نشود, و از همه مهم تر این که احساس درد و رنج و نقص در اعضاى بدن وجود نداشته باشد.

اگر سلامتى روانى را هم با همین دیدگاه تعریف کنیم باید بگوییم:

سلامتى روانى این است که شخص در مسیر رشد طبیعى روانى قرار گرفته و موانع رشد روانى از سر راه او برداشته شده باشد, تمام نیازهاى ضرورى روانى او تأمین شده باشد و از همه مهم تر این که احساس ناخوشایند نقص, درد و افسردگى روانى او را (زیر فشار) قرار ندهد.

بنابراین سلامت; یعنى قرار داشتن در مسیر رشد و بهره ورى صحیح, به فعلیت رسیدن استعدادها, بدون نقص و درد و رنج فرساینده, و انسان سالم, کسى است که از نظر جسمى و روانى در مسیر رشد و بهره ورى از استعدادها و توانهاى خویش قرار گرفته باشد و موانع رشد روانى و جسمى . نقص, درد, ناراحتى شدید و افسردگى او را رنج ندهد.

این سلامتى چگونه به دست مى آید؟ این پرسش که تاکنون هزاران طبیب, روان پزشک و روان شناس در باره آن اندیشیده اند و البته پزشکان در زمینه بیماریهاى جسم و روشهاى درمان به نقطه نظرهاى همگون و هماهنگ دست یافته اند, در حالى که روان کاوان و روان شناسان در زمینه ش ناخت علل بیماریهاى روان و راههاى درمان آن, اختلاف بیش ترى دارند و این نشأت یافته از پیچیدگى ماهیت روان آدمى است, ولى با این حال تلاشهاى صورت گرفته بى فرجام نبوده است.

 

مکتب هاى روان شناسى انسان گرا

روان شناسى داراى مکتب ها, گرایشها و شاخه هاى بسیارى است, ولى پیش از اشاره به تفاوت هاى مکتب هاى روان شناسى لازم است تأکید کنیم که هر کدام از این گرایشها و مکتبها براى خود فلسفه و جهان بینى خاصى درباره انسان دارند. به قول کارل راجرز (هر جریان در رو ان شناسى, فلسفه ضمنى خاص خود را درباره انسان دارد(.

از لحاظ فلسفى, روان شناسى به دو گروه عمده تقسیم مى شود:

-1 نمایان گر سنت تجربى: ساخت گرایى ـ رفتارگرایى

-2 نماینده سنت دکارتى آرمان گرا: کنش گرایى, روان شناسى هاى گشتالت و هورمیک.

آلپورت  در تقسیم بندى فلسفى و ریشه هاى دورتر مکاتب روان مى نویسد:

اجداد ساخت گرایى و رفتارگرایى, هابز, لاک, هارتلى, جیمز, استوارت میل, بین, ماخ و اثبات گرایى منطقى, و در علوم طبیعى هلمهولتز بوده اند و اجداد کنش گرایى, روان شناسى هاى گشتالت و هورمیک: لایب نیتز, کانت, برنتاند, هوسرل و ویندلباند مى باشند.

مکتب روان کاوى داراى عناصرى از هر دو سنت است, و قدرت نسبى آنها نیز بر طبق نظامهاى روان کاوى متغیر است.

مفهوم یا تصور ذهنى از انسان رابطه نزدیکى با زیربناى فلسفى مکتب دارد. این مفهوم به طرز خاصى از طریق موضوع مکتب, رابطه بدن و ذهن را آشکار مى سازد. تا حد زیادى نارضایتى از تصور انسان که بطور تلویحى در روان شناسى معاصر مطرح است موجب شده که در دو دهه اخیر جهت گیرى هاى جدیدى همچون جهت گیرى انسان گرا و پدیدار شناختى ـ اصالت وجودى, به طور ناگهانى پدید آید.

با این که هیچ کدام از مکتبهاى روان شناختى بدون پایه فلسفى نیست, ولى برخى تلاش کرده اند روان شناسى را نیز مانند فیزیک و دیگر علوم طبیعى دانشى کاملاً تجربى قلمداد کنند و از همان روشها در تحقیقهاى روان شناسى بهره ببرند.

روان شناسى که در آغاز به جاى مطالعه سلامت روان به بررسى بیمارى روانى پرداخت, تا مدتها مطالعه استعداد بالقوه آدمى را براى کمال نادیده گرفت, اما در سالهاى اخیر, شمار روزافزونى از روان شناسان به قابلیت کمال و دگرگونى در شخصیت آدمى روى آورده اند.

 )روان شناسان کمال) که بیش تر آنها خود را روان شناسان انسان گرا  مى دانند, با دیدى نو به ماهیت انسان مى نگرند. انسانى که آنها مى بینند با آنچه که رفتارگرایى و روان کاوى , یعنى شکل هاى سنتى روان شناسى ترسیم مى کنند, متفاوت است.

روان شناسان کمال با دیده انتقادى به این سنتها مى نگرند, چرا که معتقدند نگرش رفتارگرایى و روان کاوى به ماهیت انسان محدود است, و اعتلایى را که آدمى مى تواند بدان دست یابد, نادیده مى انگارد.

این منتقدان مدعى اند که رفتارگرایى, آدمى را چون ماشین مى بیند, یعنى (نظام پیچیده اى که با شیوه هاى قانونمند رفتار مى کند.) انسان به منزله ارگانیسمى منظم, ترتیب یافته و برنامه ریزى شده, با خود انگیختگى و سرزندگى و خلاقیت و چون دماپاى (ترموستات) تصویر شده است. روان کاوى نیز تنها جنبه بیمار یا درمانده و ناتوان طبیعت آد مى را عرضه داشته است, زیرا کانون توجهش رفتار روان نژند  و روان پریش است.فروید و پیروان تعالیم وى نیز اختلالات عاطفى و نه شخصیت سالم, یعنى بدترین و نه بهترین وجه طبیعت انسان را مورد بررسى قرار دادند.نه روان کاوى و نه رفتارگرایى از استعداد بالقوه آدمى براى کمال, و آرزوى او براى بهتر شدن از آنچه هست, بحثى نکرده اند. در واقع, این نگرش‌ها تصویر بدبینانه اى از طبیعت انسان به دست مى دهند. رفتارگرایان, آدمى را پاسخگوى کنش پذیر محرکهاى بیرونى, و روان کاوان, او را دستخوش نیروهاى زیست شناختى و کشمکش‌هاى دوره کودکى مى پندارند.

 

 

 

 

نام کتاب : تحلیل رفتار متقابل

موضوع : روشهای نوین در روان شناسی

اسم نویسنده : ون جونز ویان استوارت

منابع و مأخذ : کتاب تحلیل رفتار متقابل ، 

 

 

  عناوين مرتبط :



تماس با ما درباره ما گالری عکس خدمات

MASOUD RAJAEI